مهیار و غزل

غزل پسر بدنساز دوستداره از مهیار ایراد میگیره

غزل پسر بدنساز دوستداره از مهیار ایراد میگیره

غزل اسم یه پسر دیگه رو جلو مهیار اورد مهیار بدجور قاطی کرد

غزل اسم یه پسر دیگه رو جلو مهیار اورد مهیار بدجور قاطی کرد

عشق زیادی مهیار غزل رو ترسوووند

عشق زیادی مهیار غزل رو ترسوووند

جلوی غزل هیز بازی درآوردم

جلوی غزل هیز بازی درآوردم

غزل میخواد رو عمل کنه مهیار قاطی کرد

غزل میخواد رو عمل کنه مهیار قاطی کرد

آشتی کنون مهیار و غزل

آشتی کنون مهیار و غزل

وقتی پنج دقیقه جواب زنمو نمی دم جواب غزل رو ندادم قهر کرد

وقتی پنج دقیقه جواب زنمو نمی دم جواب غزل رو ندادم قهر کرد

مهیار نمیزاره بوسش کنم میگه از بوسام بدش میاد

مهیار نمیزاره بوسش کنم میگه از بوسام بدش میاد

با مهیار حرف نزدم داشت دیوونه میشد

با مهیار حرف نزدم داشت دیوونه میشد

مهیار از غزل بچه میخواد

مهیار از غزل بچه میخواد

غزل جلو مهیار به پسرا تیکه انداخت

غزل جلو مهیار به پسرا تیکه انداخت

مهیار پیش دختر تتو زده دوربین مخفی

مهیار پیش دختر تتو زده دوربین مخفی

غزل با گردن کبود رفت پیش مهیار همه چی تموم شد

غزل با گردن کبود رفت پیش مهیار همه چی تموم شد

مهیار غزل رو لت و پار کرده سپهر پشماش ریخت

مهیار غزل رو لت و پار کرده سپهر پشماش ریخت

مهیار دیشب رفته پارتی غزل جرررش داد

مهیار دیشب رفته پارتی غزل جرررش داد

دست زدن به غزل ممنوع

دست زدن به غزل ممنوع

مهیار دخترای بدنساز رو دید میزنه غزل عصبانی شد

مهیار دخترای بدنساز رو دید میزنه غزل عصبانی شد

به مهیار گفتم حامله ام از ری اکشنش پشمام ریخت

به مهیار گفتم حامله ام از ری اکشنش پشمام ریخت

مهیار به غزل خیانت کرده لباس زیر دختر پیدا کرد

مهیار به غزل خیانت کرده لباس زیر دختر پیدا کرد